بسم رب المهدی

وجعلنا و ایاکم من الطالبین بثاره مع ولیه الامام المهدی من آل محمد علیهم السلام

پیامبر اکرم ^{(صلی الله علیه وآله)} در یکی از سال‌ها، به هنگام آغاز این ماه خطبه‌ای خواندند و مردم را نسبت به شرافت این ماه آگاه فرمودند.
در بحار الانوار قسمت‌هایی از این خطبه چنین آمده است:
«. . . شعبان ماه شریفی است و آن ماه من است. حاملان عرش آن را بزرگ می‌شمارند و حق آن را می‌شناسند. آن ماهی است که در آن همچون ماه رمضان، روزی بندگان زیاد می‌گردد و در آن بهشت آذین بسته می‌شود و این ماه را شعبان نامیده‌اند زیرا در آن ارزاق مؤمنان تقسیم می‌شود و آن ماهی است که عمل در آن چند برابر می‌شود و کار نیکو هفتاد برابر ثمره می‌دهد».

روایت دیگری از حضرت :
رسول خدا صلّی الله علیه و آله فرمود: هرکس که شب عید و شب نیمه شعبان را زنده بدارد لَمْ‌یَمُتْ قَلْبُهُ یَوْمَ تَمُوتُ الْقُلُوبُ قلب او در روزی که قلبها می میرد نخواهد مرد و هیچ‌گاه دل‌مرده نخواهد شد.

(ثواب ‏الأعمال، ص77)

دوباره جمعه گذشت و قنوت گریان ماند           دوباره گیسوی  نجوای  ما  پریشان ماند
دوباره  زمزمه ی  کاسه های  خالی  ما           پس از  نیامدنت  گوشه ی  خیابان  ماند
شبیه شنبه ی هر هفته پشت پنجره ام           و کوچه کوچه شهرم  دوباره  زندان  ماند
برای    آمدنت    چند    سال    بایستی          در  این  تراکم   بی  انتها   ویران   ماند ؟
نیامدی    که    ببینی    نگاه     منتظرم            چه  روزها  به   امید  تو  زیر  باران   ماند
سکوت  آخر  حرف  من است چون بی تو           دوباره  حنجره ام  زیر  بغض   پنهان  ماند

*اللهم عجل لولیک الفرج*

بسم رب الفاطمة المعصومه

عطــــــــــر تو که می پیچد سرمست می شوم... حالا برای من چه تفاوتــــــ که در صحن ِ مسجدالحــــــــرام باشم یا در مقابل همین ایوان ِ آینه ی کریمه اتـــــ ... عطر تو همه جا هستـــــــ ... نور هدایتتـــــــ ، هم در سبزی ِ گنبدالخضراءِ مدینه، دیدنی ستـــــــــ ، هم در تلالو این گنبد طلا که درخشش اش را در شب دوستــــ تر دارم...
شاید این ها را محض خوش کردن ِ این دل ِ مشتاق می گویم.. نمی دانم... شور و حال مکه و مدینه اتـــــــ را کسی که رفته، میداند نه چون منی که......... اما... این را میدانم وقتی تنها لحظه ای فکر کردن به آن صحن و سرا این چنین از آدم دل می برَد، دیدنـ اش باید دنیایی لذت،داشته باشد..........

به قلم: ...

«امروز روز پنجم است که در محاصره هستیم. آب را جیره بندی کرده ایم. نان را جیره بندی کرده ایم. عطش همه را هلاک کرده، همه را جز شهدا، که حالا کنار هم در انتهای کانال خوابیده اند. دیگر شهدا تشنه نیستند. فدای لب تشنه ات پسر فاطمه(س)!

یادداشتهای باقی مانده از یکی از شهدای گردان حنظله...

بسم رب المهدی

قلم ز خون شهدا نوشت نامه ای به صاحبش که فدای سه نقطه ثار حسینم...