سفارش تبلیغ
صبا ویژن

نوشته های پارسی یار

مَوْلاىَ یا مَوْلاىَ اِرْحَمْنى
ذق یا علی !در آتش گرفت، چادر سوخت، در شکست…

خاک چادر مادر میکشد به سر
دست و پهلو که شکسته نیست... صورتی سوخته نیست

مادری پشت در است
یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تَدْخُلُوا بُیُوتَ النَّبِیِّ إِلاَّ أَنْ یُؤْذَنَ لَکُمْ

یا نوراً کل نور
خانه ای شدی برای جوانه ی بهار

دستی به روی خاک کشیدم
ناله ی استخوان هایی که حالا با خاک یکسان بودند...

رباعی ولادت حضرت زینب س
دخت خلف حیدر کرار تویی/ الگوی زنان در صف پیکار تویی

یک نفس عمیق
از نردبان که بالا برود میشود پرید بال میدهند بام پرواز همیشه هست


دفتر شعر شهدا

دفتر شعر اهل بیت(ع)

دفتر شعر دل

آلبوم عکس خون شهدا

اینک این منم  قاسم بن الحسن(ع)، فرزند پیامبر برگزیده خدا که نفسش از برای رفتن و شهادت در را ه امام زمانش بی‌تابی می‌کند.


ای کوفیان عهد شکن
اگر مرا نمی‌شناسید، امّا من شما را خوب می‌شناسم. شما همسیرتان کسی  هستید که، در کوچه‌ی بنی‌هاشم، صورت مادرمان(سلام‌الله‌علیها) را به کبودی نشانید.
پدرم حسن بن علی(علیه‌السلام) از حادثه کوچه بنی هاشم بود که زود به پیری نشست و موهایش در جوانی سفید شد. آخر دستان او در دستان مادرمان فاطمه بود که نانجیب سیلی به صورتش زد. و اگر پدرم نبود سیّده‌ی زنان عالم راه به خانه گم کرده بود.
اینک این منم  قاسم بن الحسن(ع)، فرزند پیامبر برگزیده خدا که نفسش از برای رفتن و شهادت در را ه امام زمانش بی‌تابی می‌کند.
و این حسین(علیه‌السلام) است که همچون اسیر، گروگان میان مردمی است که هرگز مباد از آب سیراب شوند.
به نوجوانی و سنّ کمم نگاه نکنید. آمده‌ام تا برای عموجانم، جان ناقابلم را تقدیم کنم.
آمده‌ام به نیابت از پدرم حسن مجتبی(علیه‌السلام).
آمده‌ام تا انتقام صورت سیلی خورده‌ی زهرا(سلام‌الله‌علیها) بگیرم.
آمده‌ام تا با ضربه ضربه‌ی شمشیرم فریاد بزنم که فرزند حیدر کرّارم.
صف‌هایتان را می‌شکنم و با شهادتم نقاب از چهره‌ی ذلّتتان بر می‌دارم.
خداوند می‌داند که شما دعوتمان کردید تا یاریمان کنید ولی دشمنان خدا و اولیاء او را یاری کردید. خداوند باران آسمان را از شما دریغ دارد و از برکات خودش محرومتان نماید.
خدا پراکنده‌تان سازد و گروه گروهتان کند و هرگز از شما راضی نباشد.
من می‌روم، امّا چشمان نگرانم را از حسین(علیه‌السلام) بر نداشتم. من می‌روم امّا داستان غریبی مان تا قیام قیامت هر جان زنده‌ای را خواهد لرزانید.
من می‌روم تا به پدرم حسن مجتبی(علیه‌السلام) بگویم که با چشمان خودم دیدم که حسین تنهاست.
یاری می‌طلبد ولی صدای یاری‌کننده‌ای از برای یاریش بلند نمی‌شود.
می‌روم تا از زهرای اطهر بپرسم آیا توانستم به نوبه‌ی خویش، انتقام از قاتلان او بگیرم.
منتظر می‌مانم تا عمویم حسین(علیه‌السلام) را در ورای این عالم تنگ دوباره ملاقات نمایم.
جانم از شدت ضربات شما ناتوان شده امّا این سینه‌ی گرم اباعبدالله است که مرا در آغوش گرفته و صورت به خون نشسته را غرق بوسه می‌کند و مرا به بهتر از این دنیا، بدرقه می‌نماید.

منبع:سایت جامع فرهنگی مذهبی شهید آوینی




 
بروزرسانی مطلب: یکشنبه 89/9/21 10:9 صبح

حضرات عالم دهر؛
دلسوختگان "عباس بن علی" ، نگران نشان دادن تصوبر عباس هستید؟
پارسال کجا بودید؟

...؟

که پرچم حسین و عباس را، بازماندگان شمر در آشوب عاشورا آتش زدند؟
هلهله و شادی منافقان در عاشورا را که یادتان هست؟
وای... یادم آمد، چادر آن مادر شهید، معجر، غارت حرم، عصر عاشورا...
فتنه ?? کجا بودید؟
جولان اراذل و اوباش کوفی، در بالا شهر تهران را دیدید؟
ونک، ولیعصر، شمیران... کجا بودید؟
سبز اموی را که یادتان هست؟
کف و سوت کوفیان را در محرم و در کنار حرم به یاد دارید؟
بله، ... در کنار گوش شما !
مرجع سبز، فتنه در محرم، غوغا در قم، را که یادتان هست؟
پارسال کجا بودید؟
کاریکاتور موهون، قرآن سوزی، انکار امام زمان(عج) را هم  محکوم کردید؟
آن کاریکاتوریست "کورت وسترگارد"، کشیش "جونز" و "گنجی" را هم  تهدید کردید؟


...

لطفا مختار را رها کنید
حسین به کربلا رسیده است
و شمر مجهز به ??? کلاهک هسته ای است
عمرسعد 2500 ماهواره جاسوسی دارد
ابن مرجانه با هزاران مرکاوا روی نعش زنان و کودکان مسلمان در حال مستی است
بله، در همین نزدیکی ها، در کنار گوش شما
کوفیان، سنگ به دست در انتظارند
سپاهی برای "حسین بن علی" مهیا سازید
تا دوباره خیمه انقلاب حسینی به غارت نرود
"الکوفی لا یوفی"...
به جای تهدید از نفوذ خود استفاده کنید و کاری کنیم
این همه بیانیه!!!!!!! دریغ از اینکه یادمان باشد بابا "علی" تنهاست
و هر چه فریاد دارید بر سر یزیدیان بزنید
آقایان خواص دیندار ؛


"علی" تنهاست…

(ما طرف این نیستیم که در مختار نامه هرچه خواهند نشان دهند...)




 
بروزرسانی مطلب: یکشنبه 89/9/21 10:2 صبح

فریاد یا لثارات الحسین(علیه السلام)




 
بروزرسانی مطلب: یکشنبه 89/9/21 9:55 صبح

بسم الله الرحمن الرحیم  

     مرگ بر ضد ولایت فقیه

 

به هر روی، بعد از رحلت امام خمینی(ره)، این سه ضلع زر و زور و تزویر به این امید که در فقدان آن رهبر بزرگ، زمینه برای پیگیری نقشه‌های شوم مهیا شده باز هم دست به کار شدند و این بار آشکارتر و در چارچوب هجمه رسانه‌ای دائماً رو به تشدید و تزاید، به مبانی انقلاب اسلامی حمله کردند. اینک نیز نشانگاه اصلی این طیف اندیشه ولایت فقیه و ولی‌فقیه بود. باز هم به همان روش‌های منافقین تلاش کردند از چهره‌های انقلابی و موجه یارگیری کنند و آنان را در تقابل با نظام قرار دهند. از همان زمان است که می‌بینیم حلقه کیان شکل می‌گیرد. وظیفه اصلی و عمده این حلقه، نظریه‌پردازی علیه ولایت فقیه در نظام جمهوری اسلامی است و جالب اینکه به همان ترتیبی که در میان شخصیت‌های انقلابی در پی استفاده از یک شخصیت علیه شخصیت‌های دیگر بودند، در دنیای نظریه نیز برای نفی یک بخش از نظریه حکومتی امام(ره) سعی می‌کردند از بخش دیگر آن استفاده کنند. لذا تمام بحث‌هایی که در طول سال‌های دهه هفتاد و هشتاد شمسی دامن زده شد در این خصوص که جمهوریت نظام در مقابل اسلامیت آن قرار دارد، همگی بر اساس همان حرکت تفرقه‌افکن برای تهی کردن نظام از اندیشه ولایت فقیه و اسلام بود چرا که جمهوری اسلامی بدون اسلام یک نظام غربی است و بدون ولایت فقیه یک نظام سست و بی‌سرانجام.

حلقه کیان، برای پیشبرد پروژه خود، در همان دهه هفتاد اقدام به یارگیری و ارتباط‌گیری با افرادی کرد که زمینه و گرایش به چنین موضوعاتی را داشتند و به همین جهت بود که روی شخصی به نام محسن کدیور متمرکز شدند. وی از شاگردان منتظری بود و احتمالاً با جریان مهدی هاشمی (در بیت منتظری) ارتباط داشت...

یَعْلَمُ خَائِنَةَ الْأَعْیُنِ وَمَا تُخْفِی الصُّدُورُ      
         ومن الله التوفیق             




 
بروزرسانی مطلب: دوشنبه 89/9/15 10:12 صبح

میر مهر

موضوع :

اقای مجتهدی گفتند : حضرت ولی عصر (ارواحنا فداه ) می فرمایند : هرکس با این دو بیت شعر متوسل به عمویم قمر بنی هاشم حضرت عباس (علیه السلام ) بشود  حتما حاجتش براورده خواد شد وسپس شروع به خواندن بیت اول کردند و در فاصله ی بین بیت اول و دوم حدود نیم ساعت با شدت تمام می گریستند انگاه بیت دوم را خوانده و باز حدود نیم ساعت شدیدا گریه کردند انگاه دو بیتی را روی کاغذ نوشتیم که عبارت بود از :

یادم ز  وفای  اشجع  ناس  اید            وز چشم ترم سوده ی الماس اید
آید به جهان اگر  حسین  دگری           هیهات  برادری   چو  عباس آید

                                                                                    لاله ای از ملکوت ص336




 
بروزرسانی مطلب: دوشنبه 89/9/15 10:2 صبح
<   <<   11   12   13   14   15   >>   >
کلیه حقوق این سایت ، متعلق به می باشد و استفاده از مطالب با ذکر نام منبع بلامانع است . آذر 89 تا دی 90 - خون شهدا