تیر اندازی اما؛بدون انگشت...!توی بحبوحه ی عملیات یکدفعه تیر بار ژ-3 از کار افتاد!پرسیدیم چی شد؟ پسر گفت:"شلیک نمیکنه.نمیدونم چرا؟" وارسی کردیم،تیربار سالم بود.دیدیم انگشت سبابه پسر قطع شده؛ تیر خورده بود و نفهمیده بود!با انگشت دیگرش شروع کرد به تیر اندازی کردن. بعد از عملیات دیدیم ناراحته.انگشتش را باند پیچی کرده بود. رفتیم بهش دلداری بدیم.گفتیم شاید غصه ی انگشتش رو میخوره؛ بهش گفتیم:بابا بچه ها شهید میشن!یه بند انگشت که این حرفا رو نداره! گفت:"ناراحت انگشتم نیستم؛از این ناراحتم که دیگه نمیتونم درست تیر اندازی کنم!". کلیه حقوق این سایت ، متعلق به می باشد و استفاده از مطالب با ذکر نام منبع بلامانع است .
تیر اندازی اما؛بدون انگشت...! - خون شهدا
|