سفارش تبلیغ
صبا ویژن

نوشته های پارسی یار

مَوْلاىَ یا مَوْلاىَ اِرْحَمْنى
ذق یا علی !در آتش گرفت، چادر سوخت، در شکست…

خاک چادر مادر میکشد به سر
دست و پهلو که شکسته نیست... صورتی سوخته نیست

مادری پشت در است
یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تَدْخُلُوا بُیُوتَ النَّبِیِّ إِلاَّ أَنْ یُؤْذَنَ لَکُمْ

یا نوراً کل نور
خانه ای شدی برای جوانه ی بهار

دستی به روی خاک کشیدم
ناله ی استخوان هایی که حالا با خاک یکسان بودند...

رباعی ولادت حضرت زینب س
دخت خلف حیدر کرار تویی/ الگوی زنان در صف پیکار تویی

یک نفس عمیق
از نردبان که بالا برود میشود پرید بال میدهند بام پرواز همیشه هست


دفتر شعر شهدا

دفتر شعر اهل بیت(ع)

دفتر شعر دل

آلبوم عکس خون شهدا

به نام او که برای بنده اش کافی است...

چند روز است تصمیم دارم از تو بنویسم. تویی که مصداق « اشداء علی الکفار و رحماء بینهم» بودی... اما نمی دانستم چگونه می توان در این صفحه حقیر مجازی، از حقیقت روح بلند تو نوشت... امروز اما آمدم تا بنویسم.

حقارت قلم را در بیان احساسم به بزرگای روح آسمانی ات ببخش...!

آمده ام از تو بنویسم...

آمده ام مشام جانم را از عطر نفس های تو پر کنم...

آمده ام التماس دعا بگویم ... دعایی که سخت به آن محتاجم...!

به اندازه تمامی نفس هایی که با خس خس از سینه زخمی ات بیرون می آید، احساس دین می کنم...!

به اندازه تمام عصبی شدن هایت، تمام فریاد کشیدن هایت، و ... تمام مهربانی ات ... احساس دین می کنم...!

مرا به خاطر تک تک لحظه هایی که غبار فراموشی، روحم را زمینگیر کرد ببخش...

برای پرواز روحم دعا کن ای پرستو...




 
بروزرسانی مطلب: سه شنبه 90/4/28 11:28 صبح
کلیه حقوق این سایت ، متعلق به می باشد و استفاده از مطالب با ذکر نام منبع بلامانع است . پرستوی آسمان - خون شهدا