سفارش تبلیغ
صبا ویژن

نوشته های پارسی یار

مَوْلاىَ یا مَوْلاىَ اِرْحَمْنى
ذق یا علی !در آتش گرفت، چادر سوخت، در شکست…

خاک چادر مادر میکشد به سر
دست و پهلو که شکسته نیست... صورتی سوخته نیست

مادری پشت در است
یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تَدْخُلُوا بُیُوتَ النَّبِیِّ إِلاَّ أَنْ یُؤْذَنَ لَکُمْ

یا نوراً کل نور
خانه ای شدی برای جوانه ی بهار

دستی به روی خاک کشیدم
ناله ی استخوان هایی که حالا با خاک یکسان بودند...

رباعی ولادت حضرت زینب س
دخت خلف حیدر کرار تویی/ الگوی زنان در صف پیکار تویی

یک نفس عمیق
از نردبان که بالا برود میشود پرید بال میدهند بام پرواز همیشه هست


دفتر شعر شهدا

دفتر شعر اهل بیت(ع)

دفتر شعر دل

آلبوم عکس خون شهدا

بسم رب الزهرا

دلم غرق است در می ناب ولی ساغر نیست...
چند سالیست که همچین روزی دلتنگ میشوم.... اسم تولد که می آید دل تاپ تاپ می کند... دلم میگیرد... فقط یاد جایی می افتم که هوای غربت و نسیم اشک رقص کنان نوای وای مادرم را مینوازند... کادوی تولدم رو همیشه پیشاپیش میگیرم.... آه دل و اشک دل بهترین کادوئی است همیشه میگیرم...انقدر سالها را به انتظار میکشم مادر...که روزی شوم خاک بزیر پای پسرت... انقدر خون را اشک چشمانم میکنم که روزی شوم غلام غلام غلامان پسرت ای مادر....




 
بروزرسانی مطلب: شنبه 90/4/18 6:2 عصر
کلیه حقوق این سایت ، متعلق به می باشد و استفاده از مطالب با ذکر نام منبع بلامانع است . ساعاتی مانده به تولدم... - خون شهدا