سفارش تبلیغ
صبا ویژن

نوشته های پارسی یار

مَوْلاىَ یا مَوْلاىَ اِرْحَمْنى
ذق یا علی !در آتش گرفت، چادر سوخت، در شکست…

خاک چادر مادر میکشد به سر
دست و پهلو که شکسته نیست... صورتی سوخته نیست

مادری پشت در است
یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تَدْخُلُوا بُیُوتَ النَّبِیِّ إِلاَّ أَنْ یُؤْذَنَ لَکُمْ

یا نوراً کل نور
خانه ای شدی برای جوانه ی بهار

دستی به روی خاک کشیدم
ناله ی استخوان هایی که حالا با خاک یکسان بودند...

رباعی ولادت حضرت زینب س
دخت خلف حیدر کرار تویی/ الگوی زنان در صف پیکار تویی

یک نفس عمیق
از نردبان که بالا برود میشود پرید بال میدهند بام پرواز همیشه هست


دفتر شعر شهدا

دفتر شعر اهل بیت(ع)

دفتر شعر دل

آلبوم عکس خون شهدا

امشب هم باز نوک مدادم شکست.باز مدادی که از دلتنگی رقص میزند...
امشب تمام دیده ام بسته شده و به واژه های نخستم باز نمیشود...
باز هم برگه هایم مچاله شد ...
باز ... خیلی جالبه باز هم سه نقطه.جای شکر که کسی هست که معنی این سه نقطه هارو متوجه بشه. مستی چنان تاثیر گذاشته روی نفس دلم که نقطه چین ها برای ثبت شدن صف کشیده اند.!!!!
امشب تمام حوصله ام را
در یک کلام کوچک
از تو
خلاصه کردم
ای کاش می شد
یک بار
تنها همین یک بار
تکرار می شد!
تکرار
 ورق مچاله رو باز کنم و باز بنویسم باز روی لکه های خیسش دست بکشم و سه نقطه ای بگذارم ....
خدایا کمکم کن...
امشب رقص کنان کنارت مینشینم تا به نور تو قلم بزنم و گاه گاهی آسمان بیکرانت را سیر کنم تا شاید واژه ای از عشق تو بیابم و روی این دفتر نقش بزنم...
منتظرم...
چوب خط 132 رو روی این عصا زدم.




 
بروزرسانی مطلب: سه شنبه 90/2/20 1:4 صبح
کلیه حقوق این سایت ، متعلق به می باشد و استفاده از مطالب با ذکر نام منبع بلامانع است . غیر تمام نوشته ها... - خون شهدا