ساحل چشم توبسم رب الزهرا در هوای وصل تو مجنون و شیدا شد دلم در میان عاشـــقان بیچاره رسوا شد دلم ذره ذره آب شد در ساحــل چشمان تو در پی مـــوج غمت راهی دریا شـد دلم بیتی از درد و جدایی بیتی از هجران و آه واژه واژه مضطر از بغض غزل ها شد دلم تا که دید آن ماهِ سیما و خط و خال تو را ناگهان مبهوت شد محو تماشا شد دلم گرچه گم شد در خم و پیچ سر زلفت ولی در کمانِ ابرویت ناگـــاه پیــدا شد دلم لیلی صحرای عشقی و دلم دنبال توست در هوای وصل تو مجنون و شیدا شد دلم خون شهدا 92/11/4 کلیه حقوق این سایت ، متعلق به می باشد و استفاده از مطالب با ذکر نام منبع بلامانع است .
غزل بی قراری ارباب - خون شهدا
|