بسم رب الزهرا
شدم اسیر دام تو ، بده تو آب و دانه ام پرنده ای که جَلد توست میلِ دانه میکند ببار با عطوفتت بر این کویر بی ثمر که بشکفد گلی که با غمت جوانه میکند
باز هم دل بهانه ی ایوان نجف میکند و در گوشه ی حرم زانوان احساسش را روی سینه جمع کرده و آقا را صدا میزند
خون شهدا 8-6-94
کلیه حقوق این سایت ، متعلق به می باشد و استفاده از مطالب با ذکر نام منبع بلامانع است .
عظمت غدیر - خون شهدا
|