سفارش تبلیغ
صبا ویژن

نوشته های پارسی یار

مَوْلاىَ یا مَوْلاىَ اِرْحَمْنى
ذق یا علی !در آتش گرفت، چادر سوخت، در شکست…

خاک چادر مادر میکشد به سر
دست و پهلو که شکسته نیست... صورتی سوخته نیست

مادری پشت در است
یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تَدْخُلُوا بُیُوتَ النَّبِیِّ إِلاَّ أَنْ یُؤْذَنَ لَکُمْ

یا نوراً کل نور
خانه ای شدی برای جوانه ی بهار

دستی به روی خاک کشیدم
ناله ی استخوان هایی که حالا با خاک یکسان بودند...

رباعی ولادت حضرت زینب س
دخت خلف حیدر کرار تویی/ الگوی زنان در صف پیکار تویی

یک نفس عمیق
از نردبان که بالا برود میشود پرید بال میدهند بام پرواز همیشه هست


دفتر شعر شهدا

دفتر شعر اهل بیت(ع)

دفتر شعر دل

آلبوم عکس خون شهدا

یا هــــو


قلم در تلاطم دستانم میلرزد

و واژه ها یم در حسرت پناه گرفتن در آغوش بی انتهایت بی خواب مانده اند

آه هایم یک به یک ستون شده اند تا آسمان ِ ترک برداشته ی دلم را نگه دارند

چشمانم مسافر گشته اند و هر صبح و شام در طلبت نماز اشک به جا می آورند

دسته دسته اشکهایم ، چکه چکه نیاز را روانه ی ایوان مطلا میکند

بغض های به گلو مانده ام چاه های مدینه را التماس میکنند

چاه هایی که چون ستون فقرات زمین اینگونه سنگینی غم جهان را متحمل شده اند

در چشم چاه  تو را طواف میکنم

 گویی حیات من به آب همین چاه گره خورده

حیات آب به تو

حیات تو به مادرم زهرا ...

دلم چون قاصدکی رها شانه به شانه ی تنهایی

 سوار بردلتنگی هایم با کوله باری از غم بر روی شانه هایش کوچه های کوفه را جست و جو میکند

حیران مانده ام

مدام امواج بی قراری هایم را به سقف آسمان دلم میکوبم

شاید رها شود

بشکند ...

چگونه میتوانم با انگشت دانه ای در جان واژه هایم  اقیانوس وجود تو را پیمانه کنم

طوفان واژها در قلم شکست

بغضی که مانده بود در حرم شکست ...

بعد نوشت:  به شمع بگویید سوختن فقط برای او نیست

...

 




 
بروزرسانی مطلب: جمعه 92/4/14 5:24 عصر
کلیه حقوق این سایت ، متعلق به می باشد و استفاده از مطالب با ذکر نام منبع بلامانع است . طوفان واژها در قلم شکست، قلمی برای امیرالمومنین ع - خون شهدا