نوشته های پارسی یار

مَوْلاىَ یا مَوْلاىَ اِرْحَمْنى
ذق یا علی !در آتش گرفت، چادر سوخت، در شکست…

خاک چادر مادر میکشد به سر
دست و پهلو که شکسته نیست... صورتی سوخته نیست

مادری پشت در است
یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تَدْخُلُوا بُیُوتَ النَّبِیِّ إِلاَّ أَنْ یُؤْذَنَ لَکُمْ

یا نوراً کل نور
خانه ای شدی برای جوانه ی بهار

دستی به روی خاک کشیدم
ناله ی استخوان هایی که حالا با خاک یکسان بودند...

رباعی ولادت حضرت زینب س
دخت خلف حیدر کرار تویی/ الگوی زنان در صف پیکار تویی

یک نفس عمیق
از نردبان که بالا برود میشود پرید بال میدهند بام پرواز همیشه هست


دفتر شعر شهدا

دفتر شعر اهل بیت(ع)

دفتر شعر دل

آلبوم عکس خون شهدا

هر چند حــــال و روز  بیابان گــرفته ام

اما  دوباره نغــمه ی باران گـــــرفته ام

 


بغضی که بسته راه نقس را ز ره رسید

حــــــرف زبان خویش به دندان گرفته ام

 

او نوشت...

-----------------------------------------------------------------------------------------------
خود نوشت: حرف بغض که به میان می آید، دیگر دیوانگی هم برای قلم است.
...




 
بروزرسانی مطلب: یکشنبه 91/11/8 11:31 عصر
کلیه حقوق این سایت ، متعلق به می باشد و استفاده از مطالب با ذکر نام منبع بلامانع است . شهید گمنام- بغض برای شهدا- پیشواز برای سفر آسمانی - خون شهدا