سفارش تبلیغ
صبا ویژن

نوشته های پارسی یار

مَوْلاىَ یا مَوْلاىَ اِرْحَمْنى
ذق یا علی !در آتش گرفت، چادر سوخت، در شکست…

خاک چادر مادر میکشد به سر
دست و پهلو که شکسته نیست... صورتی سوخته نیست

مادری پشت در است
یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تَدْخُلُوا بُیُوتَ النَّبِیِّ إِلاَّ أَنْ یُؤْذَنَ لَکُمْ

یا نوراً کل نور
خانه ای شدی برای جوانه ی بهار

دستی به روی خاک کشیدم
ناله ی استخوان هایی که حالا با خاک یکسان بودند...

رباعی ولادت حضرت زینب س
دخت خلف حیدر کرار تویی/ الگوی زنان در صف پیکار تویی

یک نفس عمیق
از نردبان که بالا برود میشود پرید بال میدهند بام پرواز همیشه هست


دفتر شعر شهدا

دفتر شعر اهل بیت(ع)

دفتر شعر دل

آلبوم عکس خون شهدا

بسم رب الزهرا

ابوبکر دستور اکید صادر کرد:
أئتنی به بأعنف العنف «علی بن ابی طالب را به شدیدترین نحو ممکن برای بیعت نزد من بیاورید»
إن أبوا فقاتلهم  « اگر نیامدند با آن ها بجنگ»
عمر هیزم میطلبد:
فدعا بالحطب  «هیزم فراهم کنید»
عمر فتیله آورد:
فجاء عمر و معه فتیله « عمر فتیله بدست آمد»
عمر پاره ای آتش آورد:
فأقبل عمر بشی ء من نار « عمر با پاره ای آتش پیش آمد»
عمر سوگند یاد میکند:
و الله لا حرقن علیکم او لتخرجن الی البیعه «به خدا سوگند یا برای بیعت خارج میشوید یا خانه را بر شما به آتش می کشم»

فاطمه سلام الله علیه پشت در آمد...
در سوخت...
مادری پشت در افتاد...
فرزندی به شهادت رسید و چشمش به قاتلان مادر نیافتاد...
میخ در کج شد...
آتش زبانه کشید...




 
بروزرسانی مطلب: دوشنبه 91/6/6 2:2 صبح
کلیه حقوق این سایت ، متعلق به می باشد و استفاده از مطالب با ذکر نام منبع بلامانع است . کاش هیزم نبود - خون شهدا