سیره حضرت زهرا...بسم رب الزهرا دخترى که در کوره گداخته مبارزات سخت پیغمبر در مکه متولّد شد و در شعب ابىطالب یار و غمگسار پدر بود. دخترى حدوداً هفت، هشت ساله یا دو، سه ساله - بنابر اختلاف روایات، کمتر و بیشتر - در شرایطى که خدیجه و ابوطالب از دنیا رفتند، آن شرایط دشوار را تحمّل کرد. پیغمبر تنهاست، بىغمگسار است، همه به او پناه مىآورند؛ ولى کیست که غبار غم را از چهره خودِ او بزداید؟ یکوقت خدیجه بود، که حالا نیست. ابوطالب بود، که حالا نیست. در چنین شرایط دشوارى، در عین آن گرسنگیها و تشنگیها و سرما و گرماى دوران سهساله شعب ابىطالب که از دورانهاى سخت زندگى پیغمبر است و آن حضرت در درّهاى با همه مسلمانان معدود، در حال تبعید اجبارى زندگى مىکردند؛ این دختر مثل یک فرشته نجات براى پیغمبر؛ مثل مادرى براى پدر خود؛ مثل پرستار بزرگى براى آن انسان بزرگ، مشکلات را تحمّلکرد. غمگسار پیغمبر شد، بارها را بردوش گرفت، عبادت خدا را کرد، ایمان خود را تقویت کرد، خودسازى کرد و راه معرفت و نور الهى را به قلب خود بازکرد. اینهاست آن ویژگیهایى که آدمى را به کمال مىرساند. بعد هم در دوران پس از هجرت، در آغاز سنین تکلیف، وقتى فاطمه زهرا سلام اللَّه علیها، با علىبن ابىطالب علیهالصّلاةوالسّلام، ازدواج مىکند، آن مهریه و آن جهیزیه اوست؛ که همه شاید مىدانید که با چه سادگى و وضع فقیرانهاى، دختر اوّل شخص دنیاى اسلام، ازدواج خود را برگزار مىکند.
حضرت مقتدی کلیه حقوق این سایت ، متعلق به می باشد و استفاده از مطالب با ذکر نام منبع بلامانع است .
سیره حضرت زهرا... - خون شهدا
|