بسم رب الزهرا
می خواهم از زخم دل مادر بگویم از حال و روز غربت خواهر بگویم از شبه پیغمبر ، از آن لب های خشکش از جسم صدچاک علی اکبر بگویم از گاهواره ، نغمه های لای لایی از برگ های غنچه ای پرپر بگویم از پیکر بی سر به روی خاک گودال می خواهم از انگشت و انگشتر بگویم از چشم های ماه و از مهر و وفایش از مشک و دست یارِ آب آور بگویم از شام و ویرانی و یک دنیا جسارت از غربت ناموس پیغمبر بگویم داغ مدینه زنده شد در حرف هایم باید که از پهلو و میخ و در بگویم خون شهدا 93/8/29 کلیه حقوق این سایت ، متعلق به می باشد و استفاده از مطالب با ذکر نام منبع بلامانع است .
دل زخمی - خون شهدا
|