غربت مدینه...سلامدل سوخت تمام از غم و آهی نکشیدیم...آتش چو برافروخته شد دود نداد... ای وای مادرم... ای وای گلزار امروز حال و هوای دیگه ای داشت... بدلم آمد که شهدا امشب میرن بقیع..ای خدا دلم انقدر گفته که فقط میخوام توی بقیع خیمه بزنم و انقدر زار بزنم که بمیرم... بهشت بی پلاک هم غربت زده بود... حال و هوای همیشگی نداشت...امروز چه بلایی سر گلزار اومده بود شهدا کجا رفته بودن.... همش بوی غریبی می اومد...فقط بغض بغض بغض.... بی خود شدم و قدم اول قدم دوم... ای خدا این پا نای رفتن نداشت.... با کدامین پا در برابرت زانو زنم.... حق حق دلم رو داشتم میشنیدم... ای خدا چم شده... چی سرم اومده.... ای آنکه کنار قبر شهید گمنام نشستی اشکی به خدا هدیه دادی و خدا باران را برایت هدیه کرد...آیا دعا به حال ما کردی... کتاب مناجاتت خیس شده بود آیا مارا یاد کردی.... کلیه حقوق این سایت ، متعلق به می باشد و استفاده از مطالب با ذکر نام منبع بلامانع است .
غربت مدینه...سلام - خون شهدا
|