سفارش تبلیغ
صبا ویژن

نوشته های پارسی یار

مَوْلاىَ یا مَوْلاىَ اِرْحَمْنى
ذق یا علی !در آتش گرفت، چادر سوخت، در شکست…

خاک چادر مادر میکشد به سر
دست و پهلو که شکسته نیست... صورتی سوخته نیست

مادری پشت در است
یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تَدْخُلُوا بُیُوتَ النَّبِیِّ إِلاَّ أَنْ یُؤْذَنَ لَکُمْ

یا نوراً کل نور
خانه ای شدی برای جوانه ی بهار

دستی به روی خاک کشیدم
ناله ی استخوان هایی که حالا با خاک یکسان بودند...

رباعی ولادت حضرت زینب س
دخت خلف حیدر کرار تویی/ الگوی زنان در صف پیکار تویی

یک نفس عمیق
از نردبان که بالا برود میشود پرید بال میدهند بام پرواز همیشه هست


دفتر شعر شهدا

دفتر شعر اهل بیت(ع)

دفتر شعر دل

آلبوم عکس خون شهدا

بسم رب الزهرا

 

مادری بی قرار فرزندش
روزها را یکی یکی شب کرد
گاهی از انتظار او نالید
گاهی از درد دوری اش تب کرد

نوزده بهار آمد و رفت
نوزده بهارِ حزن انگیز
نوزده بهارِ بی گلشن
نوزده بهار چون پاییز

ناگهان صبح یک طلوع سپید
بر درِ خانه اش کسی کوبید
در نگاهش نشست شبنم اشک
گلِ امٌید در دلش رویید

از مسافر کسی خبر آورد
از پلاک و لباس و سربندش
مشتی از استخوان و مشتی خاک
مانده بود از جوان دلبندش

مادر پیر و دلشکسته کنون
می رود بر سر مزار شهید
می نشیند کنار فرزندش
از سحر تا غروب یک خورشید

خون شهدا 93/2/14




 
بروزرسانی مطلب: یکشنبه 93/2/14 3:39 عصر
کلیه حقوق این سایت ، متعلق به می باشد و استفاده از مطالب با ذکر نام منبع بلامانع است . مادر بی قرار - خون شهدا