بسم رب الزهرا مسافر است و جاده ای پُر از خطر و کوله بار عاشقی به دوش او کسی در این سفر نباشد همرهش به جز خدای مهربان همان خدا که همره همیشگی است نه اضطراب جاده ها نه وحشت شب و سیاهی و سکوت نه سرد و گرم روزگار نه بیم رهزنان که پشت کوه ها نشسته اند در کمین نه ! هیچ یک نمی تواند این مسافر از مسیر عشق منصرف کند مسافر است و مقصدی به پیش رو و او نگاه می کند میان راه ، به خلقت خدای خود به آسمان و ابرها به آب و رود و چشمه ها به ریگ ها ، به سنگ ریزه های خسته در دل زمین به بغض یاکریم کوچکی که پشت شاخه های انتظار لانه کرده است به دست آفتاب و چشم های ماه به غنچه های کوچکی که چشم التماسشان به ابرهاست به تک تک وجود آفریده های خالقش نگاه می کند و در دلش جوانه می زند امید مسافر است و جاده ای پر از خطر ، ولی خداست همرهش... خون شهدا 92/11/19 کلیه حقوق این سایت ، متعلق به می باشد و استفاده از مطالب با ذکر نام منبع بلامانع است .
مسافر خدا - خون شهدا
|