بسم رب الزهرا آسمانِ سامراء رخت عزا بر تن کند کودکی دردانه از داغ پدر شیون کند می رود در زیر خاک امشب عزیز فاطمه اوفتاده در دل بی تابِ دنیا واهمه اختر هفت آسمان و ماه شب ها می رود گوئیا خورشید دارد از برِ ما می رود
گَـرد تنهایی نشسته بر سر آیینه ها لرزه ای افتاده بر جان و دل عرش خدا مادری پهلو شکسته باز هم بی تاب شد سوخت از داغ حسن تا ذره ذره آب شد در دل حیدر نشسته بغض هایی بی شکیب یک نفر دائم بخواند زیر لب اَمٌنْ یُجیب... مهدی زهرا شده صاحبْ عزای عسکری می زند بر سینه و بر سر برای عسکری
خون شهدا 92/10/19 کلیه حقوق این سایت ، متعلق به می باشد و استفاده از مطالب با ذکر نام منبع بلامانع است .
بغض های بی شکیب - خون شهدا
|