غم شیرینبسم رب الزهرا
غم عشـقت همیشه در دل ماست و یادت همچو شمـع محفـل ماست
هــــمه غـــرقــیم در دریـــای دنیـــا و صحنِ باصفایت ، ساحل ماست حال آسمان هم مثل حال دل او خوب نیست قلب آسمان به درد آمده از تراکم ابرها و قلب او از فشار روزگار... چشم آسمان بارانی است مثل چشم او... این روزها مدام غم در کنج دلش زانو می زند یک غم شیرین... غم دوری از حرم... بارها گفته که این غم را با تمام دنیا عوض نمی کند خوب می داند این غم ، پایان خوشی دارد هر شب در ساحل خاطراتش می نشیند و از دور کشتی نجات حسین را تماشا می کند یادش نمی رود آرامش بین الحرمین را یادش نمی رود بوسه بر گوشه گوشه ی شش گوشه را... زیر لب زمزمه می کند: حسین آرام جانم... آرزویش یکبار دیگر دیدن بهشت ارباب است کاش همین روزها به آرزویش برسد... کلیه حقوق این سایت ، متعلق به می باشد و استفاده از مطالب با ذکر نام منبع بلامانع است .
غم شیرین - خون شهدا
|