دل طوفان زدهبسم رب الزهرا ذکـــر حســین باز کند قـفـــل بســته را مرهــم شود هـر آیـنه قلب شکســته را بر کشــتی نجــات بُود چشــم دل که تا ساحل رساند این تنِ طوفان نشسته را
چشم امیدم به سمت کشتی نجات توست ارباب این روزها طوفان روزگار ، روزگارم را در هم پیچیده است چون تو ناخدایی می خواهم تا ناخدایی کند در این دریای پر تلاطم تا این دل بی سامان را به ساحل برساند تا این دست های خالی را بگیرد... چشم دل من این روزها به سوی دست پر مهر توست بیا و برای این قلب نا آرام کشتی نجات باش بگذار التیام بگیرند این زخم های کهنه... بگذار طعم شیرین آرامش پس از طوفان را بچشند این چشم های مضطرب بگذار این قدم ها برسند به سرزمین تو و این دل طوفان زده برسد به ساحل کربلا... کلیه حقوق این سایت ، متعلق به می باشد و استفاده از مطالب با ذکر نام منبع بلامانع است .
دل طوفان زده - خون شهدا
|