هوای وصلبسم رب الزهرا من در هوای وصل ، نفس می کشم حسین بــاور مکـن که پا پــس می کـــشم حســین مــــــرغ دلــــم به شـــوق تـو پــرواز می کـند تا حســـرتت مــیان قفـس می کـشم حسین دیوار فاصله ها را با دستان مهربان خودت خراب کن بگذار این چشم های بارانی روی خورشید ببینند بگذار این قدم ها سرگردانِ بین الحرمین باشند بگذار بال و پر بزنم گرد گنبد تو... گنبد او... دست نوازش بکش بر سر یتیمی دلم راهم بده ارباب می خواهم زندگی را چند روز در حریم تو زندگی کنم می خواهم نفس بکشم در هوای وصلت و ضربان قلبم را با عشق سرخ تو تنظیم کنم تو را به همان چادر خاکی کوچه های بنی هاشم قسم رخصت دیدار بده ارباب رنگ و بوی زمین دارد از پا در می آورد این بنده ی دل شکسته را بگذار بوی سیب حرم نفسی دوباره به این نیمه جان دهد تو را به دل مضطر زینب... کلیه حقوق این سایت ، متعلق به می باشد و استفاده از مطالب با ذکر نام منبع بلامانع است .
هوای وصل - خون شهدا
|