زخم فاصلهبسم رب الزهرا اســیر درد شدم ، از غــم تو تب کردم چه گریه ها که به یاد تو نیمه شب کردم هنوز ردِ قدم هات در نگاه من است وَ نام پاک تو را ورد روی لـــب کردم به زلف های پریشان نخل ها سوگـند که شور عشق تو را در سر رطب کردم همیشه وقت سحر خلوت من و معبود همیشه وصلِ تو را از خدا طلــب کردم من از میان غزل ها فقط در این غزل است که ختمْ ، قافــــیه را روی اسـم رب کردم به زخم فاصله دیگر نمک نپاش و ببین اسیر درد شدم ، از غــم تو تب کردم کلیه حقوق این سایت ، متعلق به می باشد و استفاده از مطالب با ذکر نام منبع بلامانع است .
زخم فاصله - خون شهدا
|