سفارش تبلیغ
صبا ویژن

نوشته های پارسی یار

مَوْلاىَ یا مَوْلاىَ اِرْحَمْنى
ذق یا علی !در آتش گرفت، چادر سوخت، در شکست…

خاک چادر مادر میکشد به سر
دست و پهلو که شکسته نیست... صورتی سوخته نیست

مادری پشت در است
یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تَدْخُلُوا بُیُوتَ النَّبِیِّ إِلاَّ أَنْ یُؤْذَنَ لَکُمْ

یا نوراً کل نور
خانه ای شدی برای جوانه ی بهار

دستی به روی خاک کشیدم
ناله ی استخوان هایی که حالا با خاک یکسان بودند...

رباعی ولادت حضرت زینب س
دخت خلف حیدر کرار تویی/ الگوی زنان در صف پیکار تویی

یک نفس عمیق
از نردبان که بالا برود میشود پرید بال میدهند بام پرواز همیشه هست


دفتر شعر شهدا

دفتر شعر اهل بیت(ع)

دفتر شعر دل

آلبوم عکس خون شهدا

بسم رب الزهرا


دلتنگی ، این روزها سر به سرم می گذارد

بغض ها ، گلویم را به بازی گرفته اند

قطره های اشک ، دست از سر چشم هایم بر نمی دارند

شده ام مثل همان کبوتری که کودکان بازیگوش بال و پرش را شکستند

و درست انتهای کوچه ای بن بست رهایش کردند...

یک آســـمان آبــی و آرامـــم آرزوســـت

بال و پرم شکست ، ولی بامم آرزوست


دوست دارم جلد شانه های تو باشم

من حسرت دست های تو را دارم

گدای بام تو هستم ، کمی برایم دانه بریز...

بگذار تا همیشه نمک گیر مهربانی های تو باشم

تا همیشه کبوتر آسمان چشم های تو باشم

من آشــــــــیان ندارم بـال و پـــرم شکــــــسته

یک بغض سرد و سنگین در قلب من نشسته


من از این فاصله ها دلگیرم

تا بام تو... آسمان  آسمان ، پرواز باید کرد

بگذار دوباره بال و پر بگیرم به گرد گنبد طلایی ات

یک بار دیگر مرا میهمان دانه های ریخته در صحن و سرایت کن

به بال و پر زخمی ام رحم کن

تو را به آسمان سرخ کربلا ، بالِ پرواز بده تا بار دیگر کربلایی شوم...




 
بروزرسانی مطلب: شنبه 92/8/11 4:56 عصر
کلیه حقوق این سایت ، متعلق به می باشد و استفاده از مطالب با ذکر نام منبع بلامانع است . نمک گیر مهربانی تو - خون شهدا