سفارش تبلیغ
صبا ویژن

نوشته های پارسی یار

مَوْلاىَ یا مَوْلاىَ اِرْحَمْنى
ذق یا علی !در آتش گرفت، چادر سوخت، در شکست…

خاک چادر مادر میکشد به سر
دست و پهلو که شکسته نیست... صورتی سوخته نیست

مادری پشت در است
یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تَدْخُلُوا بُیُوتَ النَّبِیِّ إِلاَّ أَنْ یُؤْذَنَ لَکُمْ

یا نوراً کل نور
خانه ای شدی برای جوانه ی بهار

دستی به روی خاک کشیدم
ناله ی استخوان هایی که حالا با خاک یکسان بودند...

رباعی ولادت حضرت زینب س
دخت خلف حیدر کرار تویی/ الگوی زنان در صف پیکار تویی

یک نفس عمیق
از نردبان که بالا برود میشود پرید بال میدهند بام پرواز همیشه هست


دفتر شعر شهدا

دفتر شعر اهل بیت(ع)

دفتر شعر دل

آلبوم عکس خون شهدا

بسم رب الزهرا


ماجرای دل من باز شنیدن دارد

به خدا دوری ام از قافله دیدن دارد

دل من یکسره بیتاب حریم عشق است

سالیانی است که محتاج کریم عشق است

قصه ی دوری ام از یار شنیدی آیا ؟

عاشق خسته و بیمار ،  تو  دیدی آیا ؟

جاده ی هجر و بلا هست و دل در به درم

کاش از این معرکه یک شب به سلامت گذرم

بروم دست به دامان رضا گردم من

جان و تن باشم و قربان رضا گردم من

سر سجاده ی سبزم بنشینم تا صبح

لطف و مهر و کَرَم از یار  ببینم تا صبح

دامن لطف رضا و نگه پر طلبم

دست خالی من و ذکر رضا روی لبم

ناگهان از نگهم پرده کنار اندازد

نگه لطف به این عاشق زار  اندازد

آقا ، به جان مادرت بار دگر راهم بده...




 
بروزرسانی مطلب: یکشنبه 92/7/21 11:47 صبح
کلیه حقوق این سایت ، متعلق به می باشد و استفاده از مطالب با ذکر نام منبع بلامانع است . دور از قافله - خون شهدا