قافیه های بی قراربسم رب الزهرا باز شب جمعه و دلواپسی باز غم در به دری ، بی کسی دل شده بیتاب گل یاس ، آه باز ، شده نازک و حساس ، آه روی لبم روضه ی میخ در است روضه ی پرپر شدن مادر است روضه ی جان دادن یار علی روضه ی او... دار و ندار علی قلب قلم باز گرفت از غمش آه ! که بیتاب شد از ماتمش قافیه ی شعر ، شده بی قرار حال ردیف است کنون زارِ زار مثنوی ام باز سیه پوش شد باز به تنگ آمد و خاموش شد چشم حروف است کنون اشکبار آه قلم ! از غم او خون ببار شب های جمعه مرغ دلم عجیب هوای بقیع می کند... هوای مادر... کلیه حقوق این سایت ، متعلق به می باشد و استفاده از مطالب با ذکر نام منبع بلامانع است .
قافیه های بی قرار - خون شهدا
|