بسم رب الزهرا
حسین ! نام تو را بر دلم نوشت خدا مخواه تا که دلم گردد از غم تو رها
مگیر غصّه ی شش گوشه و حرم را نه ! تمام دلخوشی ام هست یاد کرب و بلا
چه می شود که شبی دعوتم کنی ارباب به گوشِ دل تو بگویی که وقتش است بیا
کبوتر قفسم ، بال و پر نمی دهی ام ؟ که گِرد گنبد عبّاس پَر دهم جان را
تو را به فاطمه سوگند دعوتم کن تا بخوانم از تو و از روضه های عاشورا خون شهدا 93/7/28
بسم رب الزهرا
عطر سیب حرمت در همه جا پیچیده شده دیوانه ی تو هر که حرم را دیده
آه ! چشمان زمین باز کمی نمناک است آسمان نیمه ی شب در غم تو باریده
تیغ خنجر همه ی عمر شده شرمنده که چرا حنجر خونین تو را بوسیده
لاله ای پرپر و بی تاب به خاک افتاده غمش این است که دور از حرمت روئیده
ما که از کودکی اینگونه حسینی شده ایم مهر زهرا و علی بر دلمان تابیده
میشوم لحظه به لحظه به محرّم نزدیک عطر سیب حرمت در همه جا پیچیده خون شهدا 93/7/16 آرزوی دل
خون شهدا 93/7/8 بسم رب الزهرا
باز دلتنگ شهیدان می شوم بی قرارِ یاد یاران می شوم
یاد جانبازان میدان جنون آشنایان غبار و خاک و خون
یاد آنانی که مجنون بوده اند تشنه ی اروند و کارون بوده اند
در دل شب ذکر یارب داشتند دست بر دامان زینب داشتند
جبهه را تا کربلا پل می زدند بر حسین دست توسّل می زدند
سجده هاشان عطر و بوی لاله داشت ماه گِرد روی آنان هاله داشت
قلب هاشان خانه ی امّید بود جانشان روشن تر از خورشید بود
در دل افلاکیان جا داشتند یک قدم تا آسمان برداشتند
یاد سرخ روز جانبازی بخیر یاد همّت ، یاد خرازی بخیر خون شهدا 93/6/31 کلیه حقوق این سایت ، متعلق به می باشد و استفاده از مطالب با ذکر نام منبع بلامانع است .
مهر 93 - خون شهدا
|