سفارش تبلیغ
صبا ویژن

نوشته های پارسی یار

مَوْلاىَ یا مَوْلاىَ اِرْحَمْنى
ذق یا علی !در آتش گرفت، چادر سوخت، در شکست…

خاک چادر مادر میکشد به سر
دست و پهلو که شکسته نیست... صورتی سوخته نیست

مادری پشت در است
یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تَدْخُلُوا بُیُوتَ النَّبِیِّ إِلاَّ أَنْ یُؤْذَنَ لَکُمْ

یا نوراً کل نور
خانه ای شدی برای جوانه ی بهار

دستی به روی خاک کشیدم
ناله ی استخوان هایی که حالا با خاک یکسان بودند...

رباعی ولادت حضرت زینب س
دخت خلف حیدر کرار تویی/ الگوی زنان در صف پیکار تویی

یک نفس عمیق
از نردبان که بالا برود میشود پرید بال میدهند بام پرواز همیشه هست


دفتر شعر شهدا

دفتر شعر اهل بیت(ع)

دفتر شعر دل

آلبوم عکس خون شهدا

بسم رب الزهرا

پر افتاده  بر  زمین خون  هدیه میکند
غروب نفس گیر محرم آه هدیه میکند
سپرده دلم به نقش ضریح تو  جـــــان
سه نقطه حسین ترسیم خون میکند
عجب نیست که  روز ها  یک به یک  غمگین تر  میشوند
عجب نیست که ابر و خورشید خودش را خونی تر میکند
لابلای تربت گمنام یافتم نقش و نگاری امروز
انگار بوی محرم را به مزارش زنجیر تر  میکند
سیـــد!!   مزار شما ها خیستر شده،باز محرمست
ناله های خواهری در کربلا، کربلا را فاطمی تر میکند

الهی به دل زینب...




 
بروزرسانی مطلب: جمعه 90/8/27 9:21 عصر

بسم رب الزهرا

طعنه بر قلم مزنید امشب جای رقصیدن گوشه ای افتاده است...
گویی که دلش تنگ شده در دام حسرت افتاده است
ای مادرم! سالگرد ازدواجتان مبارک باد...
مرا ببخش که دلتنگی بر حصیر دلم افتاده است...

جسمم امانم نداده و نگاه دلگیرم به گلزار روانه شد
جان زینبت مرا ببخش که اشک بر قبور شهدا  افتاده است...
خجالت کشیده ام که مرا لایق بودن کنار انها نیست...
سلام و خداحافظی ام روی واژه های کتاب افتاده است...

قلم، دلم، روحم وجانم به دامان ضجه هایم افتاده است
به آرزوی دیدن روزی نشسته ام که خونم زیر پای شما افتاده است...

 مرا برای تمام واژه های بی قافیه ام ببخش
تمام سه نقطه های دلم به یاد بقیع افتاده است




 
بروزرسانی مطلب: جمعه 90/8/6 9:57 عصر

حضرت مهدی (عج) می فرمایند: از فضائل تربت حضرت سید الشهداء (علیـــه السلام) آن است که ، چنانچه تسبیح تربت حضرت در دست گرفته شود ثواب تسبیح و ذکر را دارد، گرچه دعائی هم خوانده نشود.

 تسبیـــــــــحم... 33 دانه... خاک کربلا و شلمچه ، فکـــه ، شرهانی... از هر دانه اش شعاع نوری دیده می شد... 33 دانه... خاک کربلا... شلمچه... فکــــه...شرهانی... همیشه کنارم بود، امـــــــا در دستم نبود... فقط کنارم بود... شب بیست و یکم ماه مبارک رمضان... مزار شهید... محل شهادت: شلمچه... شلمچه... شلمچه... شلمچه...شلمچه... شلمچه... شلمچه... شلمچه... تسبیح دیگر در دستم نبود... شلمچه تو امسال با دل من چه کردی ...!!!! دیگــــــــر در دستم نبود...نبود... نبود...!

مهر سیاه ارمیا بوی یاس می داد... بوی مصطفا می داد... ارمیا گفت:" آن مهر نبود، بت بود. خدا برای این مصطفا را برد که به چیزی جز خدا علاقه نداشت!" حالا تسبیح من... وسایل شخصی؟! در دستم نبود... ولی...! ای خاک چقدر مغــــــــروری؟ مصطفا وسایل شخصی نداشت... مصطفا فقط او را داشت...

به قول پدر ارمیا:" خدیا شکرت! هرچه می دهی شکرت! هر چه میگیری شکرت"

«یا ایتـــــــــــها النفس مطمئنه، ارجعی الی ربک راضیه مرضیه...»




 
بروزرسانی مطلب: شنبه 90/6/26 4:50 عصر

ای مادرم...

موضوع :

بسم رب الزهرا

دوست دارم که بیایم و فقط نگاه کنم...
از دست دلم خسته شدم...
کاری از او بر نمی آید مادر، چشمم جای او دیده اش تنگ میشود...
بغضم جای دلم، میشکند...
نفسم جای دلم میگیرد...
انگار غصه در آن جایی ندارد، به گمانم که چند روزی ز تو غافل مانده، یاد کوچه نکرده که.... انگار تنها مانده...
تقصیر دلم نیست... میدانم که دستش به جایی بند نیست، اشکال از من است...
از دست خودم خسته شدم...

مادر!
چندیست دلم جای چشمانم میگرید...
ب! بس که دلم تنگ شده برای تو ای مادر
ق! قلب قلمم تپشش ایستاده
ی! یار را گم کرده ام و آواره شدم... کجاست؟؟؟؟؟؟
ع! عطش ضجه زدن کنار قبر تو را دارم مادر!!!!!!!!!!!!!!!!!

دلم بقیع میخواد...




 
بروزرسانی مطلب: جمعه 90/6/25 3:32 عصر

بسم رب الزهرا

خواهرم!
از جانب من کمی برایم اشک بریز...
بر قبر تنهائیم کمی عطر بریز...
میگویند خواهر سنگ صبور برادر است، به گمانم که همین است...
خواهرم بعد سفر یاد مرا جارو بزنم، گرد و گبار دلم من طوفانیست...
دلم من هر لحظه اش از غم تنهائی خون است...
یه سوالی دارم: بعد من چشم تو بارانیست؟
شاید این رسم زمانه بشود تنهائ
تو نیایی به پیشم دل من طوفانیست! تو ز طوفان دوری...




 
بروزرسانی مطلب: جمعه 90/6/25 2:23 عصر
<      1   2   3   4   5   >>   >
کلیه حقوق این سایت ، متعلق به می باشد و استفاده از مطالب با ذکر نام منبع بلامانع است . آذر 89 تا دی 90 - خون شهدا