سفارش تبلیغ
صبا ویژن

نوشته های پارسی یار

مَوْلاىَ یا مَوْلاىَ اِرْحَمْنى
ذق یا علی !در آتش گرفت، چادر سوخت، در شکست…

خاک چادر مادر میکشد به سر
دست و پهلو که شکسته نیست... صورتی سوخته نیست

مادری پشت در است
یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تَدْخُلُوا بُیُوتَ النَّبِیِّ إِلاَّ أَنْ یُؤْذَنَ لَکُمْ

یا نوراً کل نور
خانه ای شدی برای جوانه ی بهار

دستی به روی خاک کشیدم
ناله ی استخوان هایی که حالا با خاک یکسان بودند...

رباعی ولادت حضرت زینب س
دخت خلف حیدر کرار تویی/ الگوی زنان در صف پیکار تویی

یک نفس عمیق
از نردبان که بالا برود میشود پرید بال میدهند بام پرواز همیشه هست


دفتر شعر شهدا

دفتر شعر اهل بیت(ع)

دفتر شعر دل

آلبوم عکس خون شهدا

بسم رب الزهرا

 

گنجشک پر جبریل پــر بـابـا  سه نقطه
من پر تو پر هر کس شبیه ما سه نقطه
عمه نه عمه بالهایش پر ندارد
حالا بماند در خرابه تا سه نقطه
این محو یکدیگر شدن در این خرابه
یا اینکه ما را میپراند یا سه نقطه
اصلا چرا من خواستم پیشم بیایی
بابا شما که پا نداری تا سه نقطه
یادت می آید روزهای در مدینه
دو گوشواره داشتم حالا سه نقطه
وقتی لبت را زیر پای چوب دیدم
میخواستم کاری کنم اما سه نقطه
انگشت خود را جمع کرد و ناگهان گفت
انگشت پــر انگشتر بـابـا  سه نقطه  ...
 
...

(علی اکبر لطیفیان)

دخترکی در گوشه ویرانه ای سه نقطه
گوشش که هیچ ولی صورتش  سه نقطه
قرار گرفته تعداد سال سنش کنار سه نقطه
لب تشنه بابا را صدا میزد، عمو سه نقطه

ما رأیت الا جمیلا در کربلا فریاد شد
خواهری در قتلگاه قد خمیده سه نقطه
دخترکی در انتظار برادری در خیمه است
هل هله آمد به گوش آتش خیمه ها سه نقطه
ساقه ی خارها شکسته شد بعد تو حسین
شمارش خار پای دخترکی سه نقطه
سیلی ای در کوچه باز تکرار شد
مشت کرد دستان را حسن، نه اینبار سجاد سه نقطه





 
بروزرسانی مطلب: جمعه 90/10/9 8:38 عصر
کلیه حقوق این سایت ، متعلق به می باشد و استفاده از مطالب با ذکر نام منبع بلامانع است . بابا... (سه نقطه) - خون شهدا