سفارش تبلیغ
صبا ویژن

نوشته های پارسی یار

مَوْلاىَ یا مَوْلاىَ اِرْحَمْنى
ذق یا علی !در آتش گرفت، چادر سوخت، در شکست…

خاک چادر مادر میکشد به سر
دست و پهلو که شکسته نیست... صورتی سوخته نیست

مادری پشت در است
یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تَدْخُلُوا بُیُوتَ النَّبِیِّ إِلاَّ أَنْ یُؤْذَنَ لَکُمْ

یا نوراً کل نور
خانه ای شدی برای جوانه ی بهار

دستی به روی خاک کشیدم
ناله ی استخوان هایی که حالا با خاک یکسان بودند...

رباعی ولادت حضرت زینب س
دخت خلف حیدر کرار تویی/ الگوی زنان در صف پیکار تویی

یک نفس عمیق
از نردبان که بالا برود میشود پرید بال میدهند بام پرواز همیشه هست


دفتر شعر شهدا

دفتر شعر اهل بیت(ع)

دفتر شعر دل

آلبوم عکس خون شهدا

بسم رب الزهرا

 

غم در دل خورشید مهمان است

سهم نگاهش بغض و باران است

 

در دست هایش التماسی تلخ

در سینه اش آشوب ، پنهان است

 

آیینه ها دارد غبار غم...

دنیا چرا آیینه بندان است ؟

 

گلبرگ های نسترن زخمی است

بر صورتش ، دستان طوفان است

 

اینجا هوای پر گرفتن نیست

این شهر تاریک است ، زندان است

 

ای کاش آید از سفر، دیگر...

مردی که سر تا پایش ایمان است

خون شهدا 93/9/12

آنقدر دلم برای قدم قدم زدن در صحن و سرای مسجد لک زده، آنقدر برای نفس کشیدن، اشک ریختن، خندیدن دل دل میکنم، آنقدر آه می کشم... آنقدر بغض میشکنم، آنقدر سینه را چاک میکنم و آنقدر نگاهم را خیره میکنم تا شاید یکبار دیگر اذن بدهند... دلم شهر شما را میخواهد آقــــــــــا...



 
بروزرسانی مطلب: چهارشنبه 93/9/12 9:5 عصر
کلیه حقوق این سایت ، متعلق به می باشد و استفاده از مطالب با ذکر نام منبع بلامانع است . زخم نسترن - خون شهدا