سفارش تبلیغ
صبا ویژن

نوشته های پارسی یار

مَوْلاىَ یا مَوْلاىَ اِرْحَمْنى
ذق یا علی !در آتش گرفت، چادر سوخت، در شکست…

خاک چادر مادر میکشد به سر
دست و پهلو که شکسته نیست... صورتی سوخته نیست

مادری پشت در است
یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تَدْخُلُوا بُیُوتَ النَّبِیِّ إِلاَّ أَنْ یُؤْذَنَ لَکُمْ

یا نوراً کل نور
خانه ای شدی برای جوانه ی بهار

دستی به روی خاک کشیدم
ناله ی استخوان هایی که حالا با خاک یکسان بودند...

رباعی ولادت حضرت زینب س
دخت خلف حیدر کرار تویی/ الگوی زنان در صف پیکار تویی

یک نفس عمیق
از نردبان که بالا برود میشود پرید بال میدهند بام پرواز همیشه هست


دفتر شعر شهدا

دفتر شعر اهل بیت(ع)

دفتر شعر دل

آلبوم عکس خون شهدا

بسم رب الزهرا


مرغ دلم تا به هوا می رود

یکسره تا کربُــبلا می رود

گِـــــرد حریمـــش بزند بال و پر

در دو طرف ، گنبد شمس و قمر

شمسْ حسین است و قمرْ ساقی است

همـــچو ســتاره ، رخِ آن باقـــی است

جاده ی بین الحرمین پیش رو

دل ، حرم این برود ، یا که او ؟

نــور رخِ مــــــــاه ، بتابد به دل

حسِ جنون ، روی بیارد به دل

آه ! که ناگاه روم سمت ماه

با نگه خواهش و رویی سیاه

شرح دهم حاجت خود در برش

پر بزنم یکـــــسره دور ســرش

رخصت از عباس بگیرم کنون

پر بزنم تا حــــرم شاه خون

مرقد شش گوشه مرا مرهم است

چاره ی هر درد و غم و ماتم است

گِرد ضریحش چو طوافی کنم

دوری ام از یار ، تلافــی کنم

دست دلم هست دخیل حسین

سرخ ترین راه ، سَــبیل حسین

کاش پذیرد که شوم نوکرش

یا که کنم نوکــــری مادرش

خواهم از ارباب شهیدم کند

نزد خدا روی ســـفیدم کند




 
بروزرسانی مطلب: دوشنبه 92/8/27 12:37 صبح
کلیه حقوق این سایت ، متعلق به می باشد و استفاده از مطالب با ذکر نام منبع بلامانع است . شمس و قمر - خون شهدا